دسته ها
شرح
ای سودا
شهر خالی، جاده خالی، کوچه خالی، خانه خالی
جام خالی، سفره خالی، ساغر و پیمانه خالی
کوچ کرده دسته دسته، آشنایان، عندلیبان
باغ خالی، باغچه خالی، شاخه خالی، لانه خالی
وای از دنیا که یار از یار میترسد
غنچههای تشنه از گلزار میترسد
عاشق از آوازهی دیدار میترسد
پنجهی خنیاگران از تار میترسد
شه سوار از جادهی هموار میترسد
این طبیب از دیدن بیمار میترسد
سازها بشکست و در شاعران از حد گذشت
سالهای انتظاری بر من و تو بد گذشت
آشنا نا آشنا شد
تا بلی گفتم بلا شد
گریه کردم، ناله کردم، حلقه بر هر در زدم
سنگ سنگ کلبهی ویرانه را بر سر زدم
آب از آبی نجنبید
خفته در خوابی نجنبید
چشمه ها خشکید و دریا خستگی را دم گرفت
آسمان افسانهی ما به دست کم گرفت
جامها جوشی ندارد، عشق آغوشی ندارد
بر من و بر نالههایم هیچ کس گوشی ندارد
باز آ تا کاروان رفته باز آید
باز آ تا دلبران ناز ناز آید
بازآ تا مطرب و آهنگساز آید
تا گل افشانان نگار دلنواز آید
بازآ تا بر در حافظ سراندازیم
گل بیافشانیم و می در ساغر اندازیم
Heroساناز_آرامش باران_
تمام آهنگهایی که انتخاب میکنید ناب ناب هستش ...سپاسگذار از حسن انتخابت 🌷
شهر خالی، جاده خالی، کوچه خالی، خانه خالی
جام خالی، سفره خالی، ساغر و پیمانه خالی
کوچ کرده دسته دسته، آشنایان، عندلیبان
باغ خالی، باغچه خالی، شاخه خالی، لانه خالی
وای از دنیا که یار از یار میترسد... نمایش بیشتر
تمام آهنگهایی که انتخاب میکنید ناب ناب هستش ...سپاسگذار از حسن انتخابت 🌷
این آهنگ منو یاد یه رفیق قدیمی انداخت...جناب فریاد...یادش گرامی