دیدمت روزی تو را با شعر و با ساز آمدیگُم میان ِ جمعیت امّا سرافراز آمدیآمدی در گوشه ی شعرم برایم کف زدیبا سلامی مملو از موسیقی و راز آمدینقطه ی جیمم شدی ، من حلقه ی جیمت شدمبا الفبایی سراسر حرف ِ آواز آمدیمن برای با تو بودن تا خدا هم رفته اممرده ای بودم ، تو با نجوای اعجاز آمدیمن تو را یکبار دیدم ، چشمهایم خواب رفتوای از این رویا که تو در آن از آغاز آمدی"آمدی جانم به قربانت " ولی دیر آمدیآمدی با یک بغل ابیات ِ پرواز آمدیتا کجای این غزل مهمان ِ دستان ِ منیدر خیالِ شعر ِ من با حرص و با آز آمدی؟فرش ِ راهت را برایت آب و جارو کرده اممن که می دانم تو با اشکانِ من باز آمدیرفته ای حالا فقط این شعر و سازت مانده استمثل آن روزی که تو با شعر و با ساز آمدی
in album: مریم (معاون سایت)'s Timeline Photos
Dimension:
500 x 357
سایز فایل:
34.36 Kb