مریم (معاون سایت)
9 views
رفتم لب دریا و همان ساحل ساری
یاد تو نظر ‌ آمدو آهنگ یساری
یک لحظه تو را دیدم از آن بین جماعت
در ساحل دریایی و با قوم فراری
گفتم که بیا چنگی بزن تار پریشان
چه چه بِزَند ‌ بر غزلم‌ عین قناری
گفتی که دگر حوصله ای نیست برایم
سردم شده خواهم بِرَوَم نزد بخاری
آهسته روان گشتی و بر سوی غریبان
من ماندم و تنهایی و آن ماشین گاری
در خاطر من مانده همین خاطره تلخ
لعنت به ‌ تو و یاد تو و ناله و زاری
Dimension: 500 x 462
سایز فایل: 39.35 Kb
اولین نفری باشید که این پست رو پسند می کنید
اولین نفری باشید که این پست رو پسند می کنید