همچون گمشده ای بی نشان،شده امآنچنان که دیگر خبری از خودم نیستنمیدانم کجا خود را جا گذاشته امتنها میدانمهمان روز،در قرار چشمهایتدرست در حوالی دستان احساسماندیگر نشانی از خود ندیدم...میدانی!سراغم را از تو باید گرفتمن اگر گمگشته ای بی نشان شده امتنها به خاطر نشانه ای از توست آمده بودم نشانی از تو پیدا کنمکه دیگر خود را نیافتم...اگر روزی مرا پیدا کردیباز هم بگذار بی نشان باقی بمانمو دلم راکه حبس کرده ای آن را در دل بارانی اتبگذار اینچنین گمنام در اسارت دلت سیراب شودای کاش هرگز پیدا نشوممن این اسارت را به جان دوست دارم.
in album: مریم (معاون سایت)'s Timeline Photos
Dimension:
500 x 658
سایز فایل:
93.01 Kb