صدای شر شر باران خیابان را به وجد اوردشکوه جنگل و کوه و بیابان را به وجد اوردگلوی ناودان تر شد غبار کوچه ها را شستدرخت و باغ و صحرا و گلستان را به وجد آوردبه صحرا لاله های واژگون دامن کشان رستندشقایق های وحشی شوره زاران را به وجد آوردبه روی پهنه ی دریا شلال زلف را می ریختدر اعماق دل آب آبزیان را به وجد آوردغرور زعفران بشکست و زردی سبز شد کم کمگلستان را گلستان و خراسان را به وجد آوردتو را بی چتر میدیدم به زیر قطره های عشقنگاهت قطره های ریز باران را به وجد آورد(من از چشمان خود اموختم رسم محبت را)چو دید آن چهره ی زیبا تن و جان را به وجد آورد
in album: مریم (معاون سایت)'s Timeline Photos
Dimension:
500 x 617
سایز فایل:
72.76 Kb