رفتم که نگویی دگر اینجا گله ها رابردار ببر این غزل مانده به جا راباران زده ابری شده ام ساکت و سردمدیدی که زدی بر دل و جان تیغ جفا رابنویس به دیوار دلت رفت ولی گفت:در پیش کسی حل نکنی مساله هارادور از تو که هرگز نشدم فاش بگویمما بی تو نباشیم و نبینیم صفا راامروز بیاید سر بازار سخن بازیوسف به شبی رفت بیابد که شفارا
in album: مریم (معاون سایت)'s Timeline Photos
Dimension:
500 x 512
سایز فایل:
52.61 Kb