مریم (معاون سایت)
on 7 بهمن, 1399
9 views
در سرم بود که امشب به سرم می آیی
شوق دیدار تو دارم ، چقدر زیبایی
همه رویای تو را دارم از این پس بهتر
این همه شعر نوشتم که در آن پیدایی
شده ام در پی یک بوسه ی نابت ویران
چه کنم دست خودم نیست به لب می آیی
بعد عمری شده آبادی دل ویرانه
بر سر آوار شدی و به سرم می آیی
با زبان دل خود نام ترا می خوانم
شوری و شوقی و بانگ طرب و آوایی
جرم من نیست که غایب شده ای از چشمم
ای همه مایه ی نور و شرر و بینایی
آخرین بیت شده وسوسه ی آغوشت
میروی رو به سلامت، تو که بی پروایی
Dimension: 500 x 521
سایز فایل: 31.08 Kb
پسند کردم (2)
Loading...
2
پسند کردم (2)
Loading...
2