Uncategorized
از on 2 مهر, 1402
درود و عرض ادب خدمت دوستان و ارزوی سلامتی برای همه. یک تذکر کوچیک؛این شبکه نزدیک 10سال از راه اندازیش گذشته و برای گذراندن اوقات فراغت و دوری از مشغله ها و مشکلات زندگی روزمره و جایی برای احساس ارامش و راحتی دوستان بنا نهاده شده .من نمیدونم بعضی از کاربران در فضای مجازی از شبکه های دیگر وارد اینجا میشن و فکر میکنند لات کوچه بازار هستند و هر جا و هر وقت خواستند میتونند هر مطلبی رو توی صفحه عمومی بیان کنند .البته فارغ از ادب و نزاکت و تربیت و احترام.لازم...... اینجا مثل یک خونه میمونه که پدر .مادر.برادر.خواهر .همسر و فرزندان توش زندگی میکنند.اگر یکی از اعضای این خانواده نافرمانی یا خارج از قوانین حاکم بر خانواده رفتار کنه وظیفه تک تک اعضا و افراد این خونه است که با فرد خاطی برخورد کنند.همه میدونید که این شبکه همه امکانات رو در اختیار کاربرها قرار داده و هیچ هزینه ای طی این 10سال از کاربر نگرفته . امیدوارم مطلب رو گرفته باشیدو در حفظ نظم و ماندگاری و خوب بودن شبکه به همدیگه کمک کنیم .با تشکر .مهران مدیر داخلی شبکه
0 امتیاز 80 views 2 پسند 0 نظرات
Read more
از on 1 تیر, 1402
💎در زمان های قدیم مرد جوانی در قبیله ای مرتکب اشتباهی شد .به همین دلیل بزرگان قبیله گرد هم آمدند تا در مورد اشتباه جوان تصمیم بگیرند در نهایت تصمیم گرفتند که در این مورد با پیر قبیله که تجربه بسیاری داشت مشورت کنند و هر چه که او بگوید عملی کنند. پیر قبیله از انجام این کار امتناع کرد .بزرگان قبیله دوباره فردی را به دنبال او فرستادند و پیام دادند که شما باید تصمیم نهایی را در مورد اشتباه این جوان بگیرید . پیر قبیله کوزه ای سوراخ را پر از آب کرد سپس آن را از پشت خود آویخت و به سمت بزرگان قبیله حرکت کرد . بزرگان قبیله بادیدن او پرسیدند : قصه این کوزه چیست؟ پیر قبیله پاسخ داد : گناهانم از پشت سرم به بیرون رخنه می کنند بی آنکه به چشم آیند و امروز آمده ام که درباره گناه دیگری قضاوت کنم. بزرگان قبیله با شنیدن این سخن چیزی بر زبان نیاوردند و گناه مرد جوان را بخشیدند. عیب مردم فاش کردن بدترین عیب هاست  عیب گو اول کند بی پرده عیب خویش را
1 امتیاز 80 views 1 like 0 نظرات
Read more
Uncategorized
از on 14 شهریور, 1399
از تو دارم من همی پرسش و پاسخ جانم. و تو هم پاسخ من ده به بیتی جانم. مگه ما همدل و همیار نبودیم جانا. مگه ما سنگ صبور هم نبودیم جانا. در ره عشق فدای هم نبودیم جانا. در غم و شادی هم شریک نبودیم جانا. تو ز من کاستی و شکست عهدی دیدی . در وفای عهد من به غیر آیا دیدی. من که از عشق شدم شهره شهر. انگشت نمای این و آن در همه دهر. همه شهر مرا به نام تو می شناسند. تو هم آیا مرا به نام خود میشناسی. همه دانند که من عاشق و شیدای توام. دور و نزدیک ندارد به والله به فرمان توام. هر چه را خواست خدایم نهادم گردن. تو که هم امر نمودی نهادم گردن. من و تو هر دو یکیم نیمه گم گشته همیم. لیک دور از هم و در قلب همیم. نیست تقصیر ز من و تو بخدا میدانند. قسمت ما چنین است که همه میدانند. آخر الامر که مردم بی تو. لیک زندست عشقم در دل تو. Mehran 1397/11/20.
0 امتیاز 107 views 4 پسند 0 نظرات
Read more
Uncategorized
از on 14 شهریور, 1399
داغ عشق داغ دیدم .داغ عشقت سوخت. جان مرا پای بر چشم گذار و دیده به منت. مرا اه میکشم از سوز عشق که نشاندی. دل مرا سوختی و ساختم از برای همه عشق. تورا اب میکنم روح و جانم از برای دل. تورا اب کرده بودی تو .جسم و روان مرا مهر بانوی باغ پاییزی بارشی کن از جنس عشق به جان ما بهر یاد کردن و ایام گذشت ما من نمیگویم که باش در کنار ما گر نباشی نیست خشت و پی زما خسته ام در این دیر بی انتها باش تا باشد این عشق در وجود ما ۱۳۹۶/۷/۲۵
0 امتیاز 80 views 5 پسند 0 نظرات
Read more
Uncategorized
از on 14 شهریور, 1399
هدف آفرینش از دیدگاه قرآن یک سوال از مهمترین سوالاتی که هر کسی از خود می‌پرسد این است که ما برای چه آفریده شده‌ایم؟ و هدف آفرینش انسانها و آمدن به این جهان چیست؟ پاسخ خداوند به این سوال خداوند در قرآن می‌فرماید : «و ما خَلقَتِ الجِنَّ و الانسانَ اِلّا لِیَعبُدون ، و ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند.» (سوره ذاریات _ 56) من نیازی به آنها ندارم «و ما اُریدُ مِنهُم مِن رِزقِ و ما اُریدَ اِن یَطعَمون» خداوند است که به بندگانش روزی می‌دهد و صاحب قوت و قدرت است. «اِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزّاق ذُو القُوَّةِ المَتین» این چند آیه که در نهایت اختصار و فشردگی است پرده از روی حقیقتی که همه خواهان آگاهی از آنند بر می‌دارد و ما را در برابر هدفی بزرگ قرار می‌دهد. توضیح اینکه بدون شک هر فرد عاقل و حکیمی که کاری انجام می‌دهد هدفی برای آن در نظر دارد و از آنجا که خداوند از همه عالمتر و حکیمتر است این سوال پیش می‌آید که چرا او انسان را آفرید؟ آیا کمبودی داشت که با آفرینش انسان آن کمبود بر طرف می‌شد؟ آیا نیازی داشت که ما را برای پاسخگویی به آن آفریده؟ در حالی که وجود او از هر جهتی کامل و در بی‌نهایت است. هدف آفرینش از دیدگاه قرآن آزمایش و امتحان خداوند می‌فرماید : «الَّذی خَلَقَ المَوتَ و الحَیوةَ لِیَبلُوَکم ایُّکُم اَحسَن عملاً ؛ او کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را آزمایش کند که کدامین نفر بهتر عمل می‌کند.» (سوره ملک _ 2) در این آیه مساله آفرینش ، آزمایش و امتحان انسانها از نظر حسن عمل به عنوان یک هدف معرفی شده است.
0 امتیاز 78 views 5 پسند 0 نظرات
Read more
Uncategorized
از on 14 شهریور, 1399
معنای زندگی زندگی برای هر کس معنای خاصی دارد. این مسئله به نحوه نگرش و افکار هر انسان، ارتباط مستقیم دارد. یعنی هر انسانی زندگی را به گونه ای می بیند که در مورد آن فکر می کند. هرچند نکته ای در این میان وجود دارد و آن این است که خلقت انسان به گونه ای است که کمال طلبی و هدفدار زندگی کردن، در ذات اوست. اما این خصلت ذاتی هم ممکن است به دلایل متعددی در نهاد برخی از افراد نهفته بماند و به فراموشی سپرده شود. به طور کلی این مطلب برای اغلب افراد صادق است که بیهودگی و بی هدفی در زندگی، آنها را راضی نمی کند و مسلما اگر زندگی معنایی برای انسان نداشته باشد، زنده بودن یک انسان ارزشی نخواهد داشت. هرچند که همه امکانات زندگی کردن فراهم باشد دلیل ایجاد حس نارضایتی در زندگی به خاطر نداشتن یا کمبود رفاه نیست. چه بسیار افرادی که در زندگی ساده و حتی سختی قرار دارند، اما از زندگی راضی هستند و از لذتهای زندگی شان بهره می برند. آنچه مشخص است اینکه ناکامی در دریافت معنای واقعی زندگی است که موجب احساس ناامیدی و یاس در زندگی می شود. می توان اینطور بیان کرد که زندگی دارای دو بعد است. یک بعد به معنای مادی و بعد دیگر معنوی است. آنچه مهم است اینکه هر انسانی کامیابی خود را بیشتر در کدام بعد ببیند. مسلما چیزهای مادی جزئی از زندگی هستند که فناپذیر و نابود شدنی هستند ولی مسائل معنوی، پایدار و فناناپذیرند. همان طور که روح انسان هم فناناپذیر است و با مرگ از بین نمی رود.
0 امتیاز 95 views 5 پسند 0 نظرات
Read more
Uncategorized
از on 14 شهریور, 1399
هر چه امد به سرم خود کردم. به خدا خود به خودم بد کردم. نشنیده و چشم بسته به راهم رفتم. ای کاش که با دو چشم باز میرفتم. mehran
0 امتیاز 82 views 5 پسند 0 نظرات
Read more
Uncategorized
از on 14 شهریور, 1399
چشم در چشم تو نگاهم کردی. با لب بسته صدایم کردی. با ندای دل خود گفتی جان. با همین جان دلم .توخون به جانم کردی. mehran
0 امتیاز 115 views 5 پسند 0 نظرات
Read more
Uncategorized
از on 14 شهریور, 1399
گفتم ای جان تو نرو از بر ما.گفت چرا؟ گفتم از دیده روی نیست به تن روح مرا .گفت چرا؟
0 امتیاز 96 views 5 پسند 0 نظرات
Read more
Uncategorized
از on 14 شهریور, 1399
حکایت و پند.... روزی حضرت موسی از خداوندمیخواهد که عزیزترین بنده خود را به او معرفی کند. از طرف خدا وحی رسید .که ای موسی طلوع خورشید صحرای سینا را بپیما. موسی هنگام طلوع خورشید راهی صحرای سینا میشود. انقدر پیاده روی میکند تا به زاهدی میرسد که مشغول عبادت است.نظاره گر عبادت میشود .میبیند که زاهد بعد از عبادت خدای خود تکه نانی از زیر سجاده بیرون می آورد و لقمه ای میخورد و بقیه نان را زیر سجاده میگذارد و دوباره مشغول عبادت خویش میشود.موسی روی به خدا کرده و شکر گذار که عزیزترین بنده خود را به او نشان داده.از خداوند وحی میرسد .ای موسی تو در اشتباهی .به راهت ادامه بده. موسی به راه می افتد تا از دور شخصی را میبیند.میبیند شخصی بر فرشی نشسته و سفره ای مملو از انواع غذاها و متنوع ترین میوه ها و نوشیدنیها را دارد . موسی نظاره گر میشود و میبیند مرد پس از خوردن ان غذاها لگدی به سفره زده و همه را دور میریزد. موسی روی به خدا کرده میگوید ای خدای بزرگ نگو که این عزیزترین بنده تو است. وحی میرسد .ای موسی این عزیزترین بنده من است . موسی ان زاهد را دیدی که عبادت میکرد ؟او تکه نانی را خورد و بقیه آن را برای بعد گذاشت اما این بنده لگدی به سفره زد و عبادت هم نکرد .این بنده اعتقاد راسخ دارد که من خدای او در فردا هم رزق او را خواهم داد .اما ان زاهدبه دلیل ترس نان را برای فردا گذاشت.من محتاج عبادت بنده ها نیستم .خلقت انسان برای موجودیت عشق و بخشش و خوشنودی من است.موسی این عزیزترین بنده من است . موسی با یک دست برای خوشنودی من سکه ای ببخش و با دست دیگر بیشتر از ان از من بستان. بخشندگی جوهره خلقت من است . mehran
0 امتیاز 89 views 5 پسند 0 نظرات
Read more
Uncategorized
از on 23 اردیبهشت, 1399
#با سلام خدمت دوستان و کاربران عزیز. خیلی خودمونی و ساده و بی الایش اصل مطلب رو بیان میکنم . شاید تا الان پی برده باشید به اهداف شبکه .خلاصه و مفید بیان میکنم .بیس کار شبکه همون ایجاد محیطی گرم و صمیمی با امنیت کامل هستش که توی سالهای اخیر سعی کردیم هر کاربری رو توی شبکه راه ندیم و کاربرها رو گلچین میکنیم . ما محیطی لازم داریم گرم و صمیمی و بدون حاشیه و جار و جنجال که کاربر در اون محیط احساس ارامش و راحتی خیال داشته باشند . محیطی باشه متفاوت با شبکه های دیگه. کاربر به راحتی متن یا تصویر دلخواهش رو به اشتراک بذاره و از مطالب اموزنده و مفید دوستانش هم استفاده کنه . متنها میتونند در قالب طنز .هنری .علمی .فرهنگی. تاریخی و هر موضوعی باشه .فقط خط قرمز شبکه مد نظر گرفته بشه .(توهین به ادیان. قومیتها.ملیتها.نظام جمهوری اسلامی.استفاده از الفاظ رکیک .تصاویر مبتذل.متنهای سیاسی . توهین به سران ممالک و...). دوستان عزیز حتما متوجه تعغییر نام شبکه شدید شبکه خیریه گلدن گیت ایران که این هم یکی از هدفهای شبکه بوده که در طی این سالها دنبال شده .به همین دلیل فروشگاه شبکه راه اندازی شد . فروشگاه دو نوع کاربرد دارد که لازم دونستم برای دوستان توضیحی بدم . بخش مواد غذایی که انشاالله همه سود حاصل از فروش فروشگاه به امور خیریه اختصاص داده میشود . اما بخشهای دیگر شبکه که شامل ساعتها و عینکها و پوشاک ورزشی و در اینده محصولات دیگری هم اضافه خواهد شد که همه از برندهای معروف و معتبر جهان هستند از سود حاصل از فروش فروشگاه درصدی به خود خریدار به عنوان (تخفیف خرید از فروشگاه)تعلق خواهد گرفت . همینجا از همه دوستان تشکر میکنم که توی این راه بزرگ همراه ما بوده و هر کسی سعی کرده در حد توان خودش توی این امر کمکمون کرده باشه . جا داره از دوست عزیز که جای برادر رو داره اقای بصیر که توی کارهای فنی شبکه واقعا زحمت میکشه تشکر کنم . از تک تک دوستان هم تشکر میکنم . و ارزوی موفقیت در تمام مراحل زندگی رو ارزو دارم
0 امتیاز 159 views 9 پسند 0 نظرات
Read more
Uncategorized
از on 26 آذر, 1398
سلام
0 امتیاز 83 views 3 پسند 0 نظرات
Read more